خلوت خاموش خود را با هق هق کدامی گریه بشکنم
که دیگر اشکهایم هم مرا یاری نمی کنند
اتش غم هایم را با کدامین اب محبت خاموش کنم
در خفقان بی یاوری به کدام دیوار تکیه کنم
ارزو هایم را به کدام موج گریزان بسپارم
ایا این موج به سا حل خواهد رسید
ضربان قلبم را با تیک تیک کدام ساعت هماهنگ کنم
وقتی ساعت ها هم مرا یاری نمی کنند
شعر بی قافیه ام را برای چه کسی بسرایم
وقتی دیگر تو هم مرا یاری نمکی کنی
گیتار قلبم را به دست کدام نوازنده بسپارم
وقتی دیگر اهنگی از قلبم بر نمی خیزد
خودم را در کدام اینه نگاه کنم
وقتی اینه ها هم به من درو غ می گویند
روزهای باقیمانده عمرم را چگونه سپری کنم
وقتی دیگر لحظه ها هم مرا یاری نمی کنند
رازهای نگفته ام را با چه کسی در میان بگذارم
وقتی اینجا محرم رازی نمی یابم